غفلت از نسل جديد روزنامه‌نگاران

جمعه 4 ژوئيه 2008


کتاب ماه علوم اجتماعی ،سال 1379

ژيلا بني‌يعقوب

○ نقد کتاب روش‌هاي مصاحبه خبري ،نوشته مهدي محسنيان‌راد ،مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها، 1379

«روزنامه‌نگار جهان سومي خود گرفتار تارهاي عجيب و غريب تنيده بر جانش بوده است. يكي از اين تارها، تضاد ميان محتواي دروس دانشگاهي مربوط به آموزش روزنامه‌نگاري است با آنچه يك روزنامه‌نگار جهان سومي عملا با آن مواجه است. حال آنكه آنچه در داخل محيط خبري اين كشورها مي‌گذرد، جريان خاصي است متفاوت با فضاي متون و روزنامه‌نگاري غربي.»(1)

انديشه‌اي از اين نوع، دكتر مهدي محسنيان‌راد را به اين نتيجه رسانده است كه براي آموزش روزنامه‌نگاري در جهان سوم بايد از آغاز نشست و فكر تازه كرد و براساس واقعيت‌هاي ملموس نهفته در تجربه روزنامه‌نگاري جهان سومي و همچنين نظريه‌ها و دستاوردهاي دانش ارتباطات، كتاب تازه‌اي نوشت، كتاب «روش‌هاي مصاحبه خبري» به گفته محسنيان‌راد حاصل تلاشي است در اين راه. فصل اول اين كتاب كه 33 صفحه راشامل مي‌شود، دربارة تاريخچه مصاحبه خبري است كه گرچه به اختصار سير تحول مصاحبه مطبوعاتي را در ايران بيان كرده، اما خواندني و جذاب است.

در ايران، استفاده از مصاحبه در كار روزنامه‌نگاري با تاخيري طولاني همراه بوده است. محسنيان‌راد ضمن تشريح دلايل اين مساله، مهمترين دليل آن را عدم امنيت شغلي مصاحبه‌كننده حدس مي‌زند.

اين حدس از يك جهت همچنان براي جامعه مطبوعاتي ايران مهم است چرا كه پس از گذشت بيش از يكصد سال همچنان مهمترين مساله روزنامه‌نگاران جهان سومي «امنيت شغلي» است. با مطالعه اين فصل در مي‌يابيم كه مصاحبه‌كننده از سال‌ها پيش «از گير كردن پايش دربگير و ببندها» اضطراب داشته است.(2)

محسنيان‌راد در همين بخش با نقل چندين مصاحبه از روزنامه‌هاي منتشره در سال‌هاي 1305 و بعد از آن نتيجه مي‌گيرد كه «وقتي خبرنگار سوالي را مي‌پرسد، جواب به دست آمده سبب ايجاد سوال بعدي نمي‌شود، حتي اگر آن جواب نامفهوم و ناكافي باشد.»(3)

نويسنده در همين فصل با ذكر چندين تعريف از «مصاحبه» كه از يك جزوه درسي، يك كتاب درسي و ... نقل مي‌كند، آن‌ها را مناسب و دقيق نمي‌داند و مهمترين ايرادي كه بر اين تعاريف وارد مي‌داند وجود اصطلاحات مبهم در آن است.
نويسنده سپس تعريف خود را از مصاحبه ارايه مي‌كند كه از تعريف «خبر» استخراج شده و بين او و دكتر نعيم بديعي ]يكي از استادان رشته روزنامه‌نگاري[ مشترك است.

دكتر محسنيان‌راد علي‌رغم انتقاداتي كه به تعريف ديگران از مصاحبه وارد كرده بود و آن‌ها را مبهم دانسته بود، به نظر مي‌رسد تعريفي كه خود نيز از مصاحبه ارايه مي‌كند از وضوح چنداني برخوردار نيست.

خواننده براي فهميدن تعريفي كه ايشان از مصاحبه ارايه مي‌كند به ناگزير بايد معناي مفاهيمي چون «واقعيت»، «عيني‌بودن»، «ارزش‌هاي خبري»، عوامل درون سازماني و برون‌سازماني و تاثير اين عوامل را درك كند.

محسنيان‌راد پس از ارايه توضيحات مفصلي كه شامل ده صفحه است و براي دانشجويان روزنامه‌نگاري و حتي بسياري از روزنامه‌نگاران نفس‌گير به نظر مي‌رسد، عاقبت تعريف خود را از مصاحبه بيان مي‌كند و براي اينكه به خواننده براي فهم تعريف مصاحبه كمكي كرده باشد به تعريف نظام احساس ادراك نيز مي‌پردازد.

ديدن اين همه واژه و تعريف‌هاي چندسطري ناخودآگاه شب‌هاي امتحان را براي آدم تداعي مي‌كند كه مجبور است جملات طولاني را حفظ كند، بي‌آنكه بداند فايده‌اش چيست.
تعريف كتاب از مصاحبه به اين شرح است:

«مصاحبه، گزارش و حاصلي است از فراگرد ارتباط ميان دو سوي ارتباط، به منظور دستيابي به واقعيتي كه داراي يك يا چند ارزش خبري باشد. اين گزارش ضمن آنكه تحت تاثير ويژگي‌هاي دوسوي اين فراگرد ارتباطي است، احتمالا از عوامل درون سازماني و برون سازماني نيز تاثير مي‌پذيرد.»(4)

توجه كنيد كه به جز مطالب آن ده صفحه كه پيش از اين براي فهم تعريف مصاحبه ضروري عنوان شده، براي شناخت اين تعريف نيز لازم است خواننده با واژه‌هايي همچون «فراگرد» نيز آشنا شود. اي كاش استاد محسنيان‌راد كه بسيار روان و سليس سخن مي‌گويد و مهمترين ويژگي گفتارهاي شفاهي‌اش وضوح، سادگي و صراحت كلام است با همين ويژگي‌ها تعريفي از مصاحبه ارايه مي‌كردند.

فصل دوم كتاب به توانايي‌ها و امكانات مصاحبه‌كننده اختصاص يافته است. در صفحه اول از اين فصل مهمترين ويژگي روزنامه‌نگاري «دردسر» ذكر شده است: «ويژگي‌اي كه شايد در جهان سوم ابعادي وسيع‌تر داشته باشد. ترس از دردسر خود، نوعي دردسر است در حالي كه نبرد با دردسر يك توانايي حرفه‌اي و پيروزي بر آن يك موفقيت حرفه‌اي براي روزنامه‌نگار جهان سومي است.»(5)

در صفحات بعدي 12 ويژگي مهم را براي مصاحبه‌كننده برمي‌شمرد. ويژگي‌هايي از قبيل كنجكاوي، تيزبيني، داشتن حافظه و هوشي بيش از حد متوسط جامعه، توانايي جوشش با طبقات مختلف مردم، صبر و حوصله زياد، قدرت تفكر سريع، داشتن توانايي‌هاي ارتباطي و ...

با تمام توجهي كه نويسنده به مسايل روزنامه‌نگاران جهان سومي در كتاب خود نشان مي‌دهد متاسفانه ويژگي مهم «جسارت» را از قلم انداخته است. ايشان در ميان ويژگي‌هاي مهمي كه براي مصاحبه‌كننده برمي‌شمرد به «نداشتن خودبيني، غرور و تكبر، انزواجويي، ساده‌لوحي، تعصب فكري، فضل فروشي، گزافه‌گويي و تندخويي» نيز اشاره كرده است، اما سخني از ترسو نبودن و شجاعت به ميان نياورده است كه به هر دليل روزنامه‌نگار جهان سومي براي كسب موفقيت حرفه‌اي نياز زيادي به آن دارد.

نويسنده در همين فصل ضمن تشريح عوامل ناموفق ماندن مصاحبه، توصيه‌ها و پيشنهادهاي متعددي را براي موفقيت در مصاحبه مطرح مي‌كند كه اغلب توصيه‌ها كاملا كاربردي و عملياتي است و دانستن آن براي هر روزنامه‌نگاري ضروري به نظر مي‌رسد. ارايه و توضيح چندين شيوه براي تدوين آرشيو شخصي شايد يكي از كاربردي‌ترين تعريف و جذاب‌ترين بخش‌هاي اين فصل مي‌باشد.

فصل سوم كتاب انواع مصاحبه خبري را از نظر ظرفيت حلقه‌هاي ارتباطي به 1- مصاحبه فردي يك به يك 2- مصاحبه فردي يك به چند 3- مصاحبه گروهي چند به يك 4- مصاحبه گروهي چند به چند. و از نظر انواع ارتباط به 1- مصاحبه رودررو 2- مصاحبه با واسطه و از نظر محتوا به 1- مصاحبه سطحي 2- مصاحبه عميق 3- مصاحبه يك موضوعي 4- مصاحبه چند موضوعي تقسيم كرده است.

در اين فصل انواع مصاحبه از نظر هدف ارتباط، نقش مصاحبه‌كننده، مطالعه قبل از مصاحبه، وسيله نهايي ارسال پيام نيز مورد بررسي قرار گرفته است.

گرچه عنوان كتاب مصاحبه خبري است اما مقايسه آن با مصاحبه‌هاي حرفه‌اي غيرخبري مي‌توانست در شناخت بيشتر مصاحبه خبري مفيد باشد. اين موضوع به جز چند سطر آن هم به نقل از كوهن در اين كتاب مورد غفلت قرار گرفته است.

نويسنده در فصل چهارم كتاب كه به «آماده‌سازي مصاحبه» اختصاص دارد. به طور مبسوط به مقدمات مصاحبه و مشكلات آن پرداخته است. محسنيان‌راد در اين فصل كوشيده است به اين سوالات پاسخ دهد كه آيا قبل از مصاحبه، مي‌توان تمامي سوالات طرح كرد؟ آيا ضروري است كه قبلا پاسخ هر سوال را حدس بزنيم و براساس آن سوال بعدي را از قبل طرح كنيم؟ آيا لازم است متن كامل سوالات تهيه شود و يا فقط يادداشت‌برداري از موضوعاتي كه براي مصاحبه در نظر گرفته شده كافي است؟ تا چه حد بايد متكي به سوالات نوشته شده بود و تا چه حد مي‌توان به حافظه اتكا كرد.

گرچه نويسنده معتقد است به هيچ كدام از اين پرسش‌ها نمي‌توان پاسخ قاطع و صريحي داد اما پاسخ‌هايش تا حد زيادي سودمند و راهگشاست.

در اين بخش مسايل متعددي در خصوص چگونگي انجام مصاحبه مورد بحث قرار گرفته است. مسايلي از قبيل: طرح سوالات، كاركرد سوال‌هاي كلي و جزيي، مشكل ارايه سوال به مصاحبه شونده قبل از مصاحبه، انتظار براي شروع مصاحبه، نحوة مقابله با خودداري مصاحبه شونده از پاسخگويي، ايجاد رابطه عاطفي و دوستانه با مصاحبه شونده، تسلط مصاحبه‌گر به موضوع مصاحبه، تحريك ضعيف مصاحبه شونده به شيوه‌هاي گوناگون، مقابله با مصاحبه از طريق مصاحبه و نقش روابط عمومي‌ها در انجام مصاحبه‌هاي خبري.

در اين فصل جاي خالي عنوان چالش در مصاحبه به خوبي احساس مي‌شود. چالش مصاحبه‌كننده با مصاحبه‌شونده عامل پرقدرتي براي هرچه جذاب‌تر كردن مصاحبه و عنصر مهمي براي هرچه موفقيت‌آميزتر كردن مصاحبه ]چه خبري و چه غيرخبري[ محسوب مي‌شود.

چالش در مصاحبه اين ارزش را داشت كه عنوان مستقلي به آن اختصاص داده شود. البته نويسنده اشاره‌اي گذرا به اين موضوع كرده است:

«نقش مصاحبه‌كننده مشابه يك قاضي دقيق است، نه يك ضبط‌صوت يا پايه ميكروفون، اما بايد به خاطر داشت كه مصاحبه‌گر اين نقش را با داشتن پرونده كاملا از قبل مطالعه شده به دست مي‌آورد، نه با استنطاق و بازپرسي.»(6)

يكي ديگر از عوامل موثر در موفق بودن مصاحبه استفاده از ليد مناسب و جذاب است. عاملي كه در بسياري از مصاحبه‌ها از نظر دور مي‌ماند. استفاده از ليدهاي كليشه‌اي و رايج از همان ابتدا خواننده را براي مطالعه خود مصاحبه بي‌رغبت مي‌كند. در حالي استفاده از ليدهاي جذاب مي‌ـواند شوق زيادي در خواننده براي مطالعه مصاحبه ايجاد كند.

نمي‌دانم چرا دكتر محسنيان‌راد از پرداختن به «ليد مصاحبه» به طور كلي گذشته است.

فصل پنجم كتاب به «جريان انجام مصاحبه» اختصاص دارد. و به تشريح «پارازيت در مصاحبه» و راه‌هاي مقابله با آن پرداخته است.

وي براي اجتناب از بروز پارازيت‌ در فراگرد ارتباط توصيه كرده است كه «قبل از آنكه با مصاحبه‌شونده شروع به صحبت كنيد، مانند هر ارتباط چهره به چهره ديگر، مصاحبه شونده از پيش يك سري پيام‌هاي غيركلامي را از سوي شما دريافت مي‌كند. حتي حاضر شدن به موقع (در سر ساعت مقرر)، در ايجاد تصويري ذهني از شما در مصاحبه شونده موثر است. يك مصاحبه‌گر بايد در تمام مدت كار مراقب گذشت زمان باشد، در حالي كه مصاحبه‌ كنندگاني ديده شده‌اند كه حتي همراه خود ساعت نداشته‌اند. وضع ظاهري، نوع لباس، نحوة ايستادن، فاصله‌اي كه با مصاحبه‌شونده مي‌گيريد و ... نخستين پيام‌ها را دربارة شما به مصاحبه شونده انتقال مي‌دهد كه اگر به آن توجه نشود مي‌تواند نوعي اختلال اوليه را ايجاد كند. وضع ظاهري، كيفيت رفتار و پس از آن، شيوه سخن گفتن (يا بخشي از نحوه ارايه پيام بيان) مصاحبه‌كننده در پذيرش اوليه از سوي مصاحبه‌كننده تاثير دارد.(7)

نويسنده در ادامه اين فصل به تشريح پارازيت‌هايي كه منبع آن بيشتر مصاحبه شونده است، پرداخته است. پارازيت‌هايي همچون بي‌حوصلگي و عدم تمركز مصاحبه‌شونده، ساكت و كم‌حرف بودن، ارايه اطلاعات نادرست و خروج مصاحبه‌شونده از مسير اصلي سپس به طور مختصر، شرح پارازيت‌هايي كه منبع اصلي آن مصاحبه‌كننده است، پرداخته است. به نظر مي‌رسد منبع پارازيت‌ها بيشتر مصاحبه شونده است تا مصاحبه‌كننده!

فصل ششم به مصاحبه‌هاي گروهي و فصل هفتم به ثبت و تدوين مصاحبه اختصاس دارد. در فصل اخير وسايل لازم براي ثبت مصاحبه، تندنويسي، خلاصه‌نويسي، چكيده‌نويسي و نگارش مصاحبه مورد بحث قرار گرفته است.

فصل هشتم دربارة نمايندگان خبري در خارج از كشور است و فصل نهم مبحث خبري در كتاب‌هاي روزنامه‌نگاري غرب را مورد بررسي قرار داده است.
فصل دهم مدل آرماني ارتباط سه سويه ملت- مطبوعات- دولت را مورد توجه قرار داده است. شايد در وهلة نخست فصل دهم يك بحث صرفاً تئوري و غيركاربردي به نظر برسد اما «هنگامي كه بخواهيم به وضعيت حرفه روزنامه‌نگاري در يك جامعه بينديشيم، به گونه‌اي اجتناب‌ناپذير بايد به انديشه درباره دولت و رسانه‌ها و متعاقبا به تفكر دربارة رابطه دولت و ملت روي مي‌آوريم. زيرا ميان اين مقوله‌ها، كنشي متقابل وجود دارد.»(8)

محسنيان‌راد در اغلب فصل‌هاي كتابش از نظرات تعدادي از خبرنگاران روزنامه‌ها، صداوسيما و خبرگزاري استفاده كرده است. كه باعث جذابيت و عيني‌تر شدن مباحث مطرح در آن شده است. اما يك ايراد مهم دارد و آن زمان انجام اين نظرخواهي است كه به سال‌ها قبل باز مي‌گردد. گرچه بسياري از اين نظرات همچنان مي‌تواند مفيد واقع شود، اما نمي‌توان اين واقعيت را هم انكار كرد كه روزنامه‌نگاران ايراني در دهه اخير با مسايل و مشكلات تازه‌اي روبه‌رو شده‌اند. مسايلي كه زاييده و محصول شرايط متفاوت است و با سال‌هاي 65 تا68 كه دكتر محسنيان‌راد به گردآوري كاملا متفاوت است. اي كاش ايشان براي پربارتر كردن كتاب نظرات نسل تازه‌اي از روزنامه‌نگاران را كه در دهة اخير وارد اين حرفه شده‌اند را نيز جويا مي‌شد.

پانوشت:

1- روش‌هاي مصاحبه خبري، مهدي محسنيان‌راد، تهران، 1379، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها، ص 5.

2- همان، ص 17.

3- همان، ص 23.

4- همان، ص34.

5- همان، ص 47.

6- همان، ص 108.

7- همان، ص 149.

8- همان، ص 240.





تعديل از پيش

اين سخنگاه از پيش تعديل مي‌شود: نظر شما پيش از تأييد مديران سايت ظاهر نخواهد شد.

كى هستيد؟
پيام شما

براى درست كردن پاراگراف، كافيست كه خط خالى ايجاد كنيد.




بنا به توافقنامه Creative Commons برخی از حقوق برای ژیلا بنی یعقوب محفوظ است.
نقل قول غیرتجاری و با ذکر منبع و اطلاع نویسنده، آزاد است.