لیلا خانم! سپاسگزارم از نکتهسنجی شما. همچنانکه نوشتهام من فیمینیست نیستم اما فمینیستها را دوست دارم. و آن دوست داشتن هم از آنچه آنها گفتهاند و من فهمیدهام برآمده است. اما آنها مسوول چکونگی فهمیدن من نیستند. حتی اگر شما مرا مسوول آنچیزی بدانی که آن روحانی بزرگوار به شما گفته بوده است. فیمینیستها یا همان مردنیستی ها هم خود یک پدیدهای هستند برای خود. من اما مسوول دوست داشتن خودم هستم و میتوانم بگویم چرا فمینیستها را دوست دارم بدون آنکه خود فیمینیست باشم.
فمینیستها آدمیانی هستند که با هم جنبشی را میسازند که جنبش فمینیستی گفته میشود. آنها در آن جنبش با مبارزه سیاسی و عملی برای بهبود شرایط زندگانی و فراهم آوردن شانس زندگانی بهتر برای زنان تلاش میکنند. به آن جنبش جنبش زنان یا جنبش رهایی زنان از هر ستمی هم گفته میشود چون هدف آن جنبش به بهبود زندگانی زنان برمیگردد. من به بهبود زندگانی آدمیان علاقمند هستم. تلاش آنها برای بهبود زندگانی زنان از هر جهت مرا به آنها و جنبش آنها هم علاقمند کرده است. این از یک سو.
از سوی دیگر آدمیان جنسیت یکسانی ندارند و جنس زن همان جنس مرد نیست و متمایز از هم هستند، ضد هم نیستند بلکه یکسان نیستند و به سادگی میتوان جنس زن را از جنس مرد تمیز داد. در زبان فارسی نر و ماده را برای جانوران و گیاهان به کار میبرند اما برای آدمیان نه. نرینگی آدمی را مردانگی و مادینگی آدمی را زنانگی میگویند. چند و چون تفاوت جنسی و کارکردهای آن و تبعیضهای اجتماعی برآمده از آن هم میدان فراخی برای پژوهشها و بررسیهای علمی و تیوریکی فراهم کرده است. آن بررسیها و پژوهشهای علمی را نیز فمینیستی گفتهاند چون در جستجوی شناخت تبعیض برآمده از جنسیت به زنان و راههای از میان برداشتن آن است.
بررسی و پژوهش و کار دانشمندانه را نمیتوان ویژه زنان یا ویژه مردان دانست. هر آدمی میتواند به کار علمی بپردازد. یعنی هر آدمی میتواند در جنبش برای بهبود وضعیت زنان کشور خود و جهان شرکت جوید. و برای کسب دانش همراه و پشتیبان آن هم مردان و زنان دوشادوش هم میتوانند تلاش بکنند. اما هیچ کس را نمیتوان وادار به انجام آن کرد، همچنانکه هیچ علاقمندی را هم نمیتوان از پرداختن به آن بازداشت چه زن باشد و چه مرد.
در دانشگاهها و آموزشگاهها زنان و مردان، دختران و پسران، با هم و در کنار هم به آموزش و پژوهش علمی میپردازند. این تلاش شورانگیز علمی و دانشورانه را هم من دوست دارم.
و اما آچه رهایی نامیده شده است بسیار شورانگیز است. رهایی نشاندهنده فرآیند و روند تلاش برای از میان برداشتن وابستگی و ایجاد اعتماد به خود و تواناییهای خود و برانداختن مانعهاست. خودآگاهی، خودگردانی همچون هدفی اجتماعی. یعنی فراهم آوردن شرایط و برانداختن مانعها و ایجاد امنیت و ایمنی لازم برای تحقق آنها. و چون از این زاویه نگاه بکنی میبینی هر جایی که آدمی سرگرم کار یا تلاشی اجتماعی است بگونهای با آن سر و کار دارد. این بخش بسیار شورانگیز است. و این شورانگیزی برای من جاذبه دارد و من آن را دوست دارم.
جنبش رهایی زنان، یا همان جنبش زنان در زبان روزانه ما، جنبش تلاش و مبارزه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای برابری زنان و مردان هم هست. تاریخ درازی هم پشت سر دارد. برای کسی که به تاریخ بویژه تاریخ مبارزه و تلاش آدمیان برای برابری علاقمند باشد بسیار آموختنیها هم دارد. تلاش برای برابری آن از ایدههای روشنگری و انقلاب فرانسه در قرن هیجده میلادی برآمده است. ایجاد نخستین سازمانهای زنان به نیمه نخست قرن نوزدهم میلادی برمیگردد که زنان زحمتکش و کارگر و دختران خدمتکار آنها را ساختهاند و سازمانهای آموزشی زنان تا سازمانهای زنان پیشرو هم به دنبال آنها ساخته شده است.
نه تنها پرداختن بلکه رویارویی با تلاش، مبارزه و جنبشی اینچنین همه جانبه و همه جایی و همه گیر با چنین پشتوانه علمی و تاریخی که با بسیاری از جنبشهای دیگر همواره بده بستان داشته است به اندکی تلاش علمی، به اندکی جستجوگری تاریخی، به اندکی قدردانی از تلاش پیشینیان و به اندکی احترام به همرزمان و همکوشان همزمان خویش نیز نیاز دارد. مساله این است لیلا خانم.
آری. اندکی تلاش علمی، اندکی جستجوگری تاریخی و قدردانی از تلاش پیشینیان و احترام به همرزمان و همکوشان همزمان خویش، لیلا خانم.
فیمینستها یا مردنیستیها اما میخواستهاند مردان را از مردانگی خویش شرمسار ساخته و آنها را برده فرمانبردار خود کنند. همچنانکه زن ستیزان هم همواره کوشش داشتهاند به گونهای رفتار کنند که زنان از زنانگی خویش شرمسار بوده و با آن شرمساری به بردگی کشیده شوند.
لیلا خانم! در مردانگی مردان یا زنانگی زنان چیزی برای شرمساری وجود ندارد، اطمینان داشته باش، چون هیچ مرد و هیچ زنی تا به امروز در جهان در انتخاب مردانگی یا زنانگی خویش مختار و آزاد نبوده است. پس نیاز نیست مرد از مرد بودن و زن از زن بودن خویش شرمسار باشد.
پاسخ به اين پيام